نویسنده | علی صفایی حایری |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۷۸۰۳۳۱۱ |
کد دیویی | |
فایل صوتی | |
فایل الکترونیکی |
عاشورا/ بررسی و تحلیل حرکت امام حسین (ع)
کتاب عاشورا/بررسی و تحلیل حرکت امام حسین (ع)
این کتاب به قلم استاد علی صفایی حائری (عین - صاد) است. ایشان در این کتاب ابعاد و انگیزهها و هدفهای این قیام بزرگ را تحلیل کردهاند. هر درگیری احتیاج به نیرو و نفرات و رهبر دارد و این رهبر است که باید افرادش را بسازد و نفراتش را تربیت کند و به آنها نیرو برساند. هرچقدر هدف عمیقتر و پختهتر باشد، این رهبری سنگینتر و دقیقتر خواهد شد. برای رسیدن به نان و دستیابی به قدرت، میتوان از زدوبند و غارت هم استفاده کرد، اما هدفهای آزادی و توحید... با پای اسارت و با دست شرک به جایی نمیرسند. برای ساختن مجاهدینی در سطح پایین میتوان از دردها و رنجها و محرومیتها بهره گرفت و میتوان از خفقانها و فشارها نردبانی ساخت، اما برای هدفهای بالاتر از رفاه و آزادی و عدالت نمیتوان با این پاها راه رفت و بر این دستها تکیه داد. هرچقدر هدفها عالیتر و عمیقتر و وسیعتر باشند، رهبر باید در تهیهٔ نیرو و ساختن نفرات، رنجها و صدمههای زیادتری ببیند و تمام کار را خود به عهده بگیرد و از زدوبندها و ائتلافها بپرهیزد، مگر هنگامی که در سطح برتر و پایگاه محکمتری قرار گرفته باشد و بتواند بهرهبرداری کند. در تاریخ زمانی که به یکی از عظیمترین قیامها و یکی از بزرگترین رهبریها یعنی واقعهٔ کربلا میرسیم باید تمام ابعاد آن را در نظر بگیریم. کتاب عاشورا سعی دارد این واقعهٔ عظیم را در ابعاد متفاوت بررسی کند و اطلاعات کاملی در اختیار خواننده قرار دهد.
گزیده کتاب عاشورا:
«آنجا که دشمن زیرک است و حتی در لباس دوست فرو میرود و چهرههای گوناگونی از خود نشان میدهد و هر لحظه به شکلی در میآید، ناچار درگیری با او هم شکل عوض میکند.این درگیری گاهی در تمام جبههها و در مقابل تمام سنگرهاست، اما ریشهای ندارد و برپای محکمی استوار نیست. نیازهایش را تأمین نکرده و در نتیجه مجبور است که امتیاز بدهد.گاهی در یک جبهه و در برابر یک سنگر است، اما در همین قسمت ریشهای و عمیق است.
گاهی نه وسیع و گسترده است و نه عمیق و ریشهدار، سطحی و یک جانبه است، همچون یورش آذرخش.گاهی از وسعت و از عمق برخوردار است، گسترده و ریشهدار است. نیازها را میشناسد و برای تأمین همهٔ آنها میکوشد.فقط به داشتن هدف پاک و مقدس قانع نیست،
که راه را میشناسد.و پاها و وسیلهها را همراه دارد،و از نقشه و طرح کلی هم برخوردار است.این چنین درگیری عمیق و وسیعی ناچار متحرک و پویاست. در برابر هر جبهه جبههای دارد و در برابر هر سنگر سنگری. و حتی در نقطههای ضعف دشمن سنگرهایی میسازد و از راههای غفلت او وارد قلعه میشود و دشمن را در درون خود درگیر میسازد و سازمانش را به هم میریزد. به این قانع نیست که فقط سنگرهای او را جلوگیر باشد. به این قانع نیست که مدافع باشد، بلکه مهاجم است و ابتکار عمل را در دست دارد.
این درگیری دیگر در قالب اسمهای فردی و اجتماعی و فرهنگی... نمیگنجد و با یک پا راه نمیرود.اگر بخواهیم در یک کلمه برای این درگیری وسیع و عمیق و متحرک و پویا اسمی بگذاریم، از کلمهٔ وسیع و عمیق و متحرک و پویای «جهاد» نمیتوانیم بگذریم.
این جهاد، روشنگری و فریادگری و پنهانکاری و درگیری نهایی را در خود دارد.این روشنگری محدود نیست. در میان دوست و دشمن، بزرگ و کوچک، زن و مرد، باید راه بیابد: «لِیهْلِک مَنْ هَلَک عَنْ بَینَةٍ وَ یحْیی مَنْ حَی عَنْ بَینَةٍ۱. تا آنها که نابود میشوند، از روشنی و آگاهی نابود شوند و آنها که حیات میگیرند، از آگاهی و روشنی، حیات بگیرند.و فریادگری گاهی به خاطر رسوا کردن دشمن است و متزلزل کردن او و گاهی به خاطر به دست آوردن یاور است و ایجاد زمینه برای خود.در هر حال این فریاد باید در باد نباشد و از حلقوم ناشناس نباشد؛ که فریاد در باد و فریاد ناشناس سودی نخواهد داشت.»